وحید خراطها دست بردار
مثل ابری بارون نداشت
مثل شهری که قانون نداشت
مثل قلبی که آروم نداشت
اون از اول دوستم نداشت
اون از اول دلتنگ نبود
واسه رفتن آماده بود
من از امروز تنها نشدم
قلب من از اول آواره بود
ادعا فقط میکردو
میگفت که دوستم داره
ادعا فقط میکردو
میگفت منو کم داره
دیگه مهم نبود براش
با دلم بی رحمی کنه
دیگه نیستم که بخواد
منو جلو این و اون مخفی کنه
دست بردار بابا دست بردار
این غبارو از رو دلم بردار
سقف خونمون ریختی رو سرم
خودت آوارشو بردار
دست بردار بابا دست بردار
همین یه بارو فقط به حرفم باش
اگه دیدی چیزی تغییر نکرد
دوباره تو بد شو از فرداش
دست بردار بابا دست بردار
این غبارو از رو دلم بردار
سقف خونمون ریختی رو سرم
خودت آواره شو بردار
دست بردار بابا دست بردار
همین یه بارو فقط به حرفم باش
اگه دیدی چیزی تغییر نکرد
دوباره تو بد شو از فرداش
هرچی بدی کردی بهم
همرو فراموش کردم
همیشه تو دعوامون
تو حرف زدی،من گوش کردم
همیشه حرف حرف تو بود
همیشه دل تنگ بودم
همیشه وقت انتخابت
اون که رفت کنار من بودم
ادعا فقط میکردو
میگفت که دوستم داره
ادعا فقط میکردو
میگفت منو کم داره
دیگه مهم نبود براش
با دلم بی رحمی کنه
دیگه نیستم که بخواد
منو جلو این و اون مخفی کنه
دست بردار بابا دست بردار
این غبارو از رو دلم بردار
سقف خونمون ریختی رو سرم
خودت آواره شو بردار
دست بردار بابا دست بردار
همین یه بارو فقط به حرفم باش
اگه دیدی چیزی تغییر نکرد
دوباره تو بد شو از فرداش
دست بردار بابا دست بردار
این غبارو از رو دلم بردار
سقف خونمون ریختی رو سرم
خودت آواره شو بردار
دست بردار بابا دست بردار
همین یه بارو فقط به حرفم باش
اگه دیدی چیزی تغییر نکرد
دوباره تو بد شو از فرداش
نظر خود را بنویسید